مهری و پدرش كمال مستأجر جعفر هستند. رضا، پسر جعفر، كه با مادرش سكینه زندگی می كند، به مهری علاقمند است. جعفر آدم شرور و خسیسی است و مستأجرهایش را
... می رنجاند، و كریم و دخترش را به دلیل پس افتادن بهای اجاره از خانه اش می راند. رضا به دنبال مهری می گردد؛ اما او را نمی یابد. مهری ناچار می شود به كمك پدرش در كاباره جلال كار كند؛ اما جلال كه قصد سوء استفاده از او را دارد خانه ای برای او و پدرش تهیه می كند و مانع كار مهری در كاباره می شود. مدتی بعد جعفر می میرد و رضا از مستأجرها دلجویی می كند. رضا مهری را پیدا می كند و به كمك دوستش ماشاالله او را از چنگ جلال می رهاند.مهري و پدرش كمال مستأجر جعفر هستند. رضا، پسر جعفر، كه با مادرش سكينه زندگي مي كند، به مهري علاقمند است. جعفر آدم شرور و خسيسي است و مستأجرهايش را مي رنجاند، و كريم و دخترش را به دليل پس افتادن بهاي اجاره از خانه اش مي راند. رضا به دنبال مهري مي گردد؛ اما او را نمي يابد. مهري ناچار مي شود به كمك پدرش در كاباره جلال كار كند؛ اما جلال كه قصد سوء استفاده از او را دارد خانه اي براي او و پدرش تهيه مي كند و مانع كار مهري در كاباره مي شود. مدتي بعد جعفر مي ميرد و رضا از مستأجرها دلجويي مي كند. رضا مهري را پيدا مي كند و به كمك دوستش ماشاالله او را از چنگ جلال مي رهاند.
مهری و پدرش كمال مستأجر جعفر هستند. رضا، پسر جعفر، كه با مادرش سكینه زندگی می كند، به مهری علاقمند است. جعفر آدم شرور و خسیسی است و مستأجرهایش را می رنجاند، و كریم و دخترش را به دلیل پس افتادن بهای اجاره از خانه اش می راند. رضا به دنبال مهری می گردد؛ اما او را نمی یابد. مهری ناچار می شود به كمك پدرش در كاباره جلال كار كند؛ اما جلال كه قصد سوء استفاده از او را دارد خانه ای برای او و پدرش تهیه می كند و مانع كار مهری در كاباره می شود. مدتی بعد جعفر می میرد و رضا از مستأجرها دلجویی می كند. رضا مهری را پیدا می كند و به كمك دوستش ماشاالله او را از چنگ جلال می رهاند.