عزت بخشنده بزرگ خانواده و متمول است، او با همسرش شوکت، دخترانش و دامادهایش روزگار آرامی را می گذراند. تنها دغدغه او شرایط نامساعد مالی
... دامادهایش است، و به همین جهت در اندیشه راه های مختلفی است تا امکانات رفاهی و مادی مناسبی برای دخترها و دامادهایش فراهم سازد و سرانجام به این نتیجه میرسد که بخشی از اموالش را به دخترها و دامادهایش منتقل کند. در جلسه تنظیم وصیت نامه و تقسیم اموال، بین دامادها بر سر ارثیه درگیری شدیدی پیش می آید و آقای بخشنده خشمگین از چنین رفتاری، وصیت نامه تنظیم شده را پاره میکند که نهایتاً تأسف و پشیمانی دامادها را به بار می آورد. بعد از چندی، آقای بخشنده در پی بیماری سختی، با توصیه همسرش متقاعد میشود که کار خیر، تقسیم بخشی از اموالش بین خانواده را عملی کند. این بار با این که دامادها معقول و منطقی تر به نظر میرسند، اما حادثه دیگری باعث توقف این عمل خیر می شود.سر بزنگاه حال شوکت به هم میخورد و مراجعه او به پزشک نشان می دهد که شوکت خانم حامله است. بدین ترتیب یک بار دیگر تقسیم ارثیه متوقف میشود، بخصوص زمانی که سونوگرافی نشان میدهد که شوکت خانم سه قلو حامله است و همگی شان نیز پسر هستند. دامادها، از ترس اضافه شدن وراث تازه سعی می کنند تا با تمهیداتی کاری کنند که بچه های شوکت خانم سقط شوند. امّا نقشه هایشان بی حاصل می ماند.در این بین دو نوه آقای بخشنده و شوکت خانم، سارا و سامان بیش از سایرین از عملی نشدن وصیتنامه پدربزرگ، ناراحت هستند، چرا که هر بار ازدواج آنها به تعویق می افتد.بالاخره بچه ها به دنیا می آیند، مشکلات مالی دامادها مرتفع شده و عروسی نوه ها، سارا و سامان نیز سر میگیرد....
عزت بخشنده بزرگ خانواده و متمول است، او با همسرش شوکت، دخترانش و دامادهایش روزگار آرامی را می گذراند. تنها دغدغه او شرایط نامساعد مالی دامادهایش است، و به همین جهت در اندیشه راه های مختلفی است تا امکانات رفاهی و مادی مناسبی برای دخترها و دامادهایش فراهم سازد و سرانجام به این نتیجه میرسد که بخشی از اموالش را به دخترها و دامادهایش منتقل کند. در جلسه تنظیم وصیت نامه و تقسیم اموال، بین دامادها بر سر ارثیه درگیری شدیدی پیش می آید و آقای بخشنده خشمگین از چنین رفتاری، وصیت نامه تنظیم شده را پاره میکند که نهایتاً تأسف و پشیمانی دامادها را به بار می آورد. بعد از چندی، آقای بخشنده در پی بیماری سختی، با توصیه همسرش متقاعد میشود که کار خیر، تقسیم بخشی از اموالش بین خانواده را عملی کند. این بار با این که دامادها معقول و منطقی تر به نظر میرسند، اما حادثه دیگری باعث توقف این عمل خیر می شود.سر بزنگاه حال شوکت به هم میخورد و مراجعه او به پزشک نشان می دهد که شوکت خانم حامله است. بدین ترتیب یک بار دیگر تقسیم ارثیه متوقف میشود، بخصوص زمانی که سونوگرافی نشان میدهد که شوکت خانم سه قلو حامله است و همگی شان نیز پسر هستند. دامادها، از ترس اضافه شدن وراث تازه سعی می کنند تا با تمهیداتی کاری کنند که بچه های شوکت خانم سقط شوند. امّا نقشه هایشان بی حاصل می ماند.در این بین دو نوه آقای بخشنده و شوکت خانم، سارا و سامان بیش از سایرین از عملی نشدن وصیتنامه پدربزرگ، ناراحت هستند، چرا که هر بار ازدواج آنها به تعویق می افتد.بالاخره بچه ها به دنیا می آیند، مشکلات مالی دامادها مرتفع شده و عروسی نوه ها، سارا و سامان نیز سر میگیرد....
