داستان دو کودک خردسال به نام های جعفر و جمال که در روستایی در سیستان و بلوچستان زندگی میکنندبدوک، در منطقه بلوچستان، به کسانی گفته می شود که
... برای آوردن جنس هر روز، در گرمایی طاقت فرسا، کیلومترها پیاده تا مرز می روند و برمیگردند. « جعفر» و خواهرش «جمال» فرزندان خردسال «حیدر» که مجبور به ترک روستا شده اند، توسط دلالی به نام «ستار» ربوده می شوند. «ستار» جعفر را به عبدالله قاچاقچی میفروشد و جمال را با خود به پاکستان میبرد.« جعفر» به همراهی بچه های دیگر برای « عبدالله » کالای قاچاق از پاکستان به ایران وارد میکند. او ضمن آشنایی با پسرکی پاکستانی، ردپایی از جمال در پاکستان مییابد و تصمیم میگیرد با کمک « نورالدین» خواهرش را نجات دهد.
بیشتر
عضویت رایگان
هزاران فیلم و سریال تلویزیونی را رایگان تماشا کنید
داستان دو کودک خردسال به نام های جعفر و جمال که در روستایی در سیستان و بلوچستان زندگی میکنند
بدوک، در منطقه بلوچستان، به کسانی گفته می شود که برای آوردن جنس هر روز، در گرمایی طاقت فرسا، کیلومترها پیاده تا مرز می روند و برمیگردند. « جعفر» و خواهرش «جمال» فرزندان خردسال «حیدر» که مجبور به ترک روستا شده اند، توسط دلالی به نام «ستار» ربوده می شوند. «ستار» جعفر را به عبدالله قاچاقچی میفروشد و جمال را با خود به پاکستان میبرد.« جعفر» به همراهی بچه های دیگر برای « عبدالله » کالای قاچاق از پاکستان به ایران وارد میکند. او ضمن آشنایی با پسرکی پاکستانی، ردپایی از جمال در پاکستان مییابد و تصمیم میگیرد با کمک « نورالدین» خواهرش را نجات دهد.