چند خانواده متفاوت با بحرانی مشابه روبهرو میشوند و هرکدام از آنها بنا به نگاه خاص خود واکنشهایی از خود بروز میدهند
این قصه ی
... زنانی است که تحت شرایط زندگی و یا موقعیت اجتماعیشان، ناباورانه مطلع می شوند که باردار شده اند... «دعوت» داستان پنج تن از این زنان است که یک آزمایشگاه به زعم خبر خوش، انتظار تولد فرزندشان را می دهد و آنها با ناراحتی و پریشانی با آن روبرو شده و سعی در حذف میهمان ناخوانده می کنند. «شیدا صوفی» بازیگر سرشناس سینما، که بارداری اش به ایفای نقشی که به عهده گرفته لطمه خواهد زد...
«سودابه» دختری شهرستانی که در خانه های مردم کار می کند و همسرش نیز کارگر است لذا شرایط مساعدی برای داشتن فرزند ندارد و چون نمی خواهد کارش را از دست بدهد، پس تصمیم به سقط جنین می گیرد...
«سیده خانم» که دخترهای بزرگ و داماد دارد متوجه می شود که همزمان با یکی از دخترهایش باردار است. او که از این موقعیت شرمگین است تصمیم به سقط کودک می گیرد...
و افسانهه سونوگرافیست که نازاست، بالاخره موفق می شود با تخمک اهدایی زنی به نام وإلا که خود از بین مراجعین به مطبش برگزیده طی لقاح مصنوعی باردار شود. اما بعداً در می یابد که شوهرش در واقع همسر «طلا» نیز هست...
«بهار» که به دلیل نازایی ناچار از جدایی از همسر سابقش شده، حالا همسر صیغه ای «منصور» رئیس خود است که زن و فرزند بزرگ دارد. خبر حاملگی غیر قابل پیش بینی اش را می شنود، اما او برای مادر شدن باید از مردش بگذرد، چون او اصرار دارد که باید فرزندش را سقط کند... اما هیچ یک از پنج زن، فرزندشان را علیرغم شرایط نامساعد، حاضر به سقط نشده و فرزندشان را برای خود حفظ می کنند...
بیشتر
عضویت رایگان
هزاران فیلم و سریال تلویزیونی را رایگان تماشا کنید
چند خانواده متفاوت با بحرانی مشابه روبهرو میشوند و هرکدام از آنها بنا به نگاه خاص خود واکنشهایی از خود بروز میدهند<br />
<br />
این قصه ی زنانی است که تحت شرایط زندگی و یا موقعیت اجتماعیشان، ناباورانه مطلع می شوند که باردار شده اند... «دعوت» داستان پنج تن از این زنان است که یک آزمایشگاه به زعم خبر خوش، انتظار تولد فرزندشان را می دهد و آنها با ناراحتی و پریشانی با آن روبرو شده و سعی در حذف میهمان ناخوانده می کنند. «شیدا صوفی» بازیگر سرشناس سینما، که بارداری اش به ایفای نقشی که به عهده گرفته لطمه خواهد زد...<br />
«سودابه» دختری شهرستانی که در خانه های مردم کار می کند و همسرش نیز کارگر است لذا شرایط مساعدی برای داشتن فرزند ندارد و چون نمی خواهد کارش را از دست بدهد، پس تصمیم به سقط جنین می گیرد...<br />
«سیده خانم» که دخترهای بزرگ و داماد دارد متوجه می شود که همزمان با یکی از دخترهایش باردار است. او که از این موقعیت شرمگین است تصمیم به سقط کودک می گیرد...<br />
و افسانهه سونوگرافیست که نازاست، بالاخره موفق می شود با تخمک اهدایی زنی به نام وإلا که خود از بین مراجعین به مطبش برگزیده طی لقاح مصنوعی باردار شود. اما بعداً در می یابد که شوهرش در واقع همسر «طلا» نیز هست...<br />
«بهار» که به دلیل نازایی ناچار از جدایی از همسر سابقش شده، حالا همسر صیغه ای «منصور» رئیس خود است که زن و فرزند بزرگ دارد. خبر حاملگی غیر قابل پیش بینی اش را می شنود، اما او برای مادر شدن باید از مردش بگذرد، چون او اصرار دارد که باید فرزندش را سقط کند... اما هیچ یک از پنج زن، فرزندشان را علیرغم شرایط نامساعد، حاضر به سقط نشده و فرزندشان را برای خود حفظ می کنند...