در مراسم ازدواج صبا، همه منتظر احمدرضا عابدزاده، عموی صبا و همسرش، ثریا هستند. خانم ایمان ساکی که گوینده رادیو و تلویزیون و مالک آموزشگاه
... موسیقی، و چون استاد صبا در آموزشگاه است، برنامه موسیقی عروسی او را برعهده گرفته است.با ورود عابدزاده، ایمان ساکی حالش منقلب می شود و وقتی گروه موسیقی و خواننده گروه او، تصنیف آتش دل را اجرا میکنند، خاطرات گذشته او تجدید می شود و شروع به گریستن میکند. وضعیت پیش آمده سبب میشود تا تقریباً همگان متوجه رابطه ای فی مابین عابدزاده و ایمان ساکی شوند. وقتی ثریا به خانه بازمیگردد با نوشین که برپاکننده جشن بوده، تماس گرفته و خواستار داشتن اطلاعاتی از ارتباط عابدزاده (شوهرش) و ایمان ساکی می شود. عابدزاده سعی زیادی میکند تا شک را از ثریا دور کند، اما موفق نمی شود. خبر رابطه مشکوک عابدزاده و ایمان ساکی به مطبوعات کشیده شده و جنجال روز میشود.ثریا (همسر عابدزاده) که دچار آشفتگی و پریشانی ذهن شده، ناچار نزد یک روانشناس میرود. علی پروین در دفاع از عابد زاده، مصاحبه کرده و از صفات اخلاقی و روحیه وفادار او صحبت میکند. عابدزاده کماکان تلاش میکند تا همسرش را متقاعد کند که هرگز بین او و ساکی رابطه ای نبوده است، ثریا با توجه به توصیه ها و نصایح، اگرچه میکوشد نظر مساعدی نسبت به شوهرش پیدا کند، اما نمیتواند از واقعیت چشم بپوشد.سرانجام ایمان ساکی با ثریا تماس میگیرد و حقیقت ماجرا را افشا می کند و تعریف میکند که سالها پیش وقتی او قصد ازدواج داشته، عابدزاده به اشتباه به شوهرش گفته است که وی (ایمان ساکی) قبلاً یک بار ازدواج کرده و طلاق گرفته است و همین امر باعث شد تا ازدواج آنها سر نگیرد. حالا سال ها بعد، او با این کار قصد داشته تا عابدزاده را متوجه کند، که بی دقتی و دروغ چگونه می تواند کانون خانواده را از هم بپاشاند.داستان رویارویی عابدزاده با یک زن موسیقیدان را در یک مجلس عروسی حکایت می کند که رفتارهای مشکوک زن، دیگران بویژه همسر عابدزاده را به این حدس و گمان می کشاند که بین این دو نفر از قبل مراوداتی وجود داشته است و عابدزاده یک ازدواج غیابی را پیش از این در زندگی اش تجربه کرده است. این سوءظن کار را به آنجا می کشاند که همسر این فوتبالیست خانه را ترک می کند و …
بیشتر
عضویت رایگان
هزاران فیلم و سریال تلویزیونی را رایگان تماشا کنید
در مراسم ازدواج صبا، همه منتظر احمدرضا عابدزاده، عموی صبا و همسرش، ثریا هستند. خانم ایمان ساکی که گوینده رادیو و تلویزیون و مالک آموزشگاه موسیقی، و چون استاد صبا در آموزشگاه است، برنامه موسیقی عروسی او را برعهده گرفته است.با ورود عابدزاده، ایمان ساکی حالش منقلب می شود و وقتی گروه موسیقی و خواننده گروه او، تصنیف آتش دل را اجرا میکنند، خاطرات گذشته او تجدید می شود و شروع به گریستن میکند. وضعیت پیش آمده سبب میشود تا تقریباً همگان متوجه رابطه ای فی مابین عابدزاده و ایمان ساکی شوند. وقتی ثریا به خانه بازمیگردد با نوشین که برپاکننده جشن بوده، تماس گرفته و خواستار داشتن اطلاعاتی از ارتباط عابدزاده (شوهرش) و ایمان ساکی می شود. عابدزاده سعی زیادی میکند تا شک را از ثریا دور کند، اما موفق نمی شود. خبر رابطه مشکوک عابدزاده و ایمان ساکی به مطبوعات کشیده شده و جنجال روز میشود.ثریا (همسر عابدزاده) که دچار آشفتگی و پریشانی ذهن شده، ناچار نزد یک روانشناس میرود. علی پروین در دفاع از عابد زاده، مصاحبه کرده و از صفات اخلاقی و روحیه وفادار او صحبت میکند. عابدزاده کماکان تلاش میکند تا همسرش را متقاعد کند که هرگز بین او و ساکی رابطه ای نبوده است، ثریا با توجه به توصیه ها و نصایح، اگرچه میکوشد نظر مساعدی نسبت به شوهرش پیدا کند، اما نمیتواند از واقعیت چشم بپوشد.سرانجام ایمان ساکی با ثریا تماس میگیرد و حقیقت ماجرا را افشا می کند و تعریف میکند که سالها پیش وقتی او قصد ازدواج داشته، عابدزاده به اشتباه به شوهرش گفته است که وی (ایمان ساکی) قبلاً یک بار ازدواج کرده و طلاق گرفته است و همین امر باعث شد تا ازدواج آنها سر نگیرد. حالا سال ها بعد، او با این کار قصد داشته تا عابدزاده را متوجه کند، که بی دقتی و دروغ چگونه می تواند کانون خانواده را از هم بپاشاند.
داستان رویارویی عابدزاده با یک زن موسیقیدان را در یک مجلس عروسی حکایت می کند که رفتارهای مشکوک زن، دیگران بویژه همسر عابدزاده را به این حدس و گمان می کشاند که بین این دو نفر از قبل مراوداتی وجود داشته است و عابدزاده یک ازدواج غیابی را پیش از این در زندگی اش تجربه کرده است. این سوءظن کار را به آنجا می کشاند که همسر این فوتبالیست خانه را ترک می کند و …
