مادری که بوسیله دخترش رانده شده با یاری راننده ی جوانی خود را باز می یابد و بعد از چندی با مرد میانسالی آشنا شده و با او ازدواج می کند. مادر
... علیرغم عدم محبت دخترش در گذشته؛ وقتی موقعیت مرفهی پیدا میکند به یاری دخترش که با وسوسه ی مرد هوسبازی منحرف شده؛ می شتابد و با پیگیری راننده ی جوان امکان مهیا کردن یک زندگی آرام ودرست را برای او فراهم می کند.کیوان، فرزند خانواده متمولی است که به جهت ناسازگاری با خانواده، آنها را ترک کرده و در یک رستوران برای گذران زندگی اش کار میکند. کیوان ایام فراغتش را چون گذشته با دوست صمیمی اش داریوش، سوار بر موتورسیکلت در شهر گشت میزنند. یک بار وقتی با دو کیف زن روبرو می شوند، به تعقیب آنها پرداخته و کیف ترانه و دوستش را به آنها بازمیگردانند و این مقدمه آشنایی، دوستی و علاقه این دو زوج میشود. به زودی داریوش با دختر مورد علاقه اش ازدواج می کند. اما ترانه که واقعاً قصد ازدواج ندارد، صرفاً برای سرگرمی و شوخی با کیوان معاشرت میکند.
کیوان که صادقانه شیفته و علاقه مند ترانه است، همه شروط ترانه را می پذیرد و مرحله به مرحله خواسته های او را به اجرا میگذارد اما وقتی متوجه می شود که به مضحکه گرفته شده، دچار افسردگی می شود.
والدین کیوان که متوجه سخت گیری بی دلیل خود شده اند، به قصد جبران، تصمیم به مراقبت از او میگیرند اما کیوان حال روحی خوبی ندارد، یک بار در حالت بحرانی و نامتعادل به قصد گرفتن انتقام به خانه ترانه میرود، اما با داریوش که سعی در کنترل او دارد، درگیر می شود. ترانه که به میزان عشق کیوان پی برده، دیگر باور کرده است که او نیز واقعاً به کیوان علاقه دارد، پس این واقعیت را به اطلاع کیوان می رساند و نهایتاً باهم ازدواج میکنند.
بیشتر
عضویت رایگان
هزاران فیلم و سریال تلویزیونی را رایگان تماشا کنید
مادری که بوسیله دخترش رانده شده با یاری راننده ی جوانی خود را باز می یابد و بعد از چندی با مرد میانسالی آشنا شده و با او ازدواج می کند. مادر علیرغم عدم محبت دخترش در گذشته؛ وقتی موقعیت مرفهی پیدا میکند به یاری دخترش که با وسوسه ی مرد هوسبازی منحرف شده؛ می شتابد و با پیگیری راننده ی جوان امکان مهیا کردن یک زندگی آرام ودرست را برای او فراهم می کند.
کیوان، فرزند خانواده متمولی است که به جهت ناسازگاری با خانواده، آنها را ترک کرده و در یک رستوران برای گذران زندگی اش کار میکند. کیوان ایام فراغتش را چون گذشته با دوست صمیمی اش داریوش، سوار بر موتورسیکلت در شهر گشت میزنند. یک بار وقتی با دو کیف زن روبرو می شوند، به تعقیب آنها پرداخته و کیف ترانه و دوستش را به آنها بازمیگردانند و این مقدمه آشنایی، دوستی و علاقه این دو زوج میشود. به زودی داریوش با دختر مورد علاقه اش ازدواج می کند. اما ترانه که واقعاً قصد ازدواج ندارد، صرفاً برای سرگرمی و شوخی با کیوان معاشرت میکند.<br />
کیوان که صادقانه شیفته و علاقه مند ترانه است، همه شروط ترانه را می پذیرد و مرحله به مرحله خواسته های او را به اجرا میگذارد اما وقتی متوجه می شود که به مضحکه گرفته شده، دچار افسردگی می شود.<br />
والدین کیوان که متوجه سخت گیری بی دلیل خود شده اند، به قصد جبران، تصمیم به مراقبت از او میگیرند اما کیوان حال روحی خوبی ندارد، یک بار در حالت بحرانی و نامتعادل به قصد گرفتن انتقام به خانه ترانه میرود، اما با داریوش که سعی در کنترل او دارد، درگیر می شود. ترانه که به میزان عشق کیوان پی برده، دیگر باور کرده است که او نیز واقعاً به کیوان علاقه دارد، پس این واقعیت را به اطلاع کیوان می رساند و نهایتاً باهم ازدواج میکنند.