جوانی به نام بهروز نیك بخت با مادرش زندگی می كند. او دلبسته دختر خاله اش ستاره است اما پدر ستاره در نظر دارد دخترش را به عقد پسر برادر خودش احسان
... دربیاورد. بهروز سر مزار پدرش می رود تا با او درد دل كند. در این میان نیروهای پلیس یك قاتل حرفه ای را در بهشت زهرا دستگیر می كنند اما تلفن همراه قاتل تصادفاً به دست بهروز می افتد. تلفن همراه زنگ می خورد و مردی از بهروز می خواهد تا فردی را بكشد و پولش را بگیرد. صدای پشت تلفن نشانی شخص را به بهروز می دهد و بهروز متوجه می شود زنی به نام رؤیا جواهریان قرار است كشته شود. فردای آن روز بهروز برای آنكه از ماجرای قتل این زن مطلع شود خود را به شكل یك وكیل مدافع درمی آورد و...جواني به نام بهروز نيك بخت با مادرش زندگي مي كند. او دلبسته دختر خاله اش ستاره است اما پدر ستاره در نظر دارد دخترش را به عقد پسر برادر خودش احسان دربياورد. بهروز سر مزار پدرش مي رود تا با او درد دل كند. در اين ميان نيروهاي پليس يك قاتل حرفه اي را در بهشت زهرا دستگير مي كنند اما تلفن همراه قاتل تصادفاً به دست بهروز مي افتد. تلفن همراه زنگ مي خورد و مردي از بهروز مي خواهد تا فردي را بكشد و پولش را بگيرد. صداي پشت تلفن نشاني شخص را به بهروز مي دهد و بهروز متوجه مي شود زني به نام رؤيا جواهريان قرار است كشته شود. فرداي آن روز بهروز براي آنكه از ماجراي قتل اين زن مطلع شود خود را به شكل يك وكيل مدافع درمي آورد و...
بیشتر
عضویت رایگان
هزاران فیلم و سریال تلویزیونی را رایگان تماشا کنید
جوانی به نام بهروز نیك بخت با مادرش زندگی می كند. او دلبسته دختر خاله اش ستاره است اما پدر ستاره در نظر دارد دخترش را به عقد پسر برادر خودش احسان دربیاورد. بهروز سر مزار پدرش می رود تا با او درد دل كند. در این میان نیروهای پلیس یك قاتل حرفه ای را در بهشت زهرا دستگیر می كنند اما تلفن همراه قاتل تصادفاً به دست بهروز می افتد. تلفن همراه زنگ می خورد و مردی از بهروز می خواهد تا فردی را بكشد و پولش را بگیرد. صدای پشت تلفن نشانی شخص را به بهروز می دهد و بهروز متوجه می شود زنی به نام رؤیا جواهریان قرار است كشته شود. فردای آن روز بهروز برای آنكه از ماجرای قتل این زن مطلع شود خود را به شكل یك وكیل مدافع درمی آورد و...
جواني به نام بهروز نيك بخت با مادرش زندگي مي كند. او دلبسته دختر خاله اش ستاره است اما پدر ستاره در نظر دارد دخترش را به عقد پسر برادر خودش احسان دربياورد. بهروز سر مزار پدرش مي رود تا با او درد دل كند. در اين ميان نيروهاي پليس يك قاتل حرفه اي را در بهشت زهرا دستگير مي كنند اما تلفن همراه قاتل تصادفاً به دست بهروز مي افتد. تلفن همراه زنگ مي خورد و مردي از بهروز مي خواهد تا فردي را بكشد و پولش را بگيرد. صداي پشت تلفن نشاني شخص را به بهروز مي دهد و بهروز متوجه مي شود زني به نام رؤيا جواهريان قرار است كشته شود. فرداي آن روز بهروز براي آنكه از ماجراي قتل اين زن مطلع شود خود را به شكل يك وكيل مدافع درمي آورد و...