سالار خان، مالك پر نفوذ منطقه، دختر مالك آبادی بالا را به عقد پسرش فرهاد در می آورد تا دامنه ی نفوذ خود را وسعت بدهد. فرهاد به گلنار دل می برد كه
... به تازگی همراه پدرش دوستعلی در قهوه خانه ی مش غفور ساكن شده اند . سالر خان با خواست ازدواج پسرش با گلنار مخالفت می كند؛ اما فرهاد كلبه ای در اختیار گلنار و پدرش می گذارد. اسدالله خان ، مباشر خان ، مزاحم آن ها می شود و مردی به نام خدارحم چوپان ، كه اهالی اورا هیولا خطاب می كنند، به كمك آن دو می آید . اسدالله به دستور سالارخان مانع ارتباط فرهاد با گلنار می شودو دوستعلی را به جهت طلبی كه از او دارد ، به حبس می اندازد. وقتی اسدالله خان و افرادش قصد آزار گلنار می رود و او را به فرهاد می سپارد. هیولا پس از كشتن اسدالله با گلوله ی افراد او را از پا در می آید.
بیشتر
عضویت رایگان
هزاران فیلم و سریال تلویزیونی را رایگان تماشا کنید
سالار خان، مالك پر نفوذ منطقه، دختر مالك آبادی بالا را به عقد پسرش فرهاد در می آورد تا دامنه ی نفوذ خود را وسعت بدهد. فرهاد به گلنار دل می برد كه به تازگی همراه پدرش دوستعلی در قهوه خانه ی مش غفور ساكن شده اند . سالر خان با خواست ازدواج پسرش با گلنار مخالفت می كند؛ اما فرهاد كلبه ای در اختیار گلنار و پدرش می گذارد. اسدالله خان ، مباشر خان ، مزاحم آن ها می شود و مردی به نام خدارحم چوپان ، كه اهالی اورا هیولا خطاب می كنند، به كمك آن دو می آید . اسدالله به دستور سالارخان مانع ارتباط فرهاد با گلنار می شودو دوستعلی را به جهت طلبی كه از او دارد ، به حبس می اندازد. وقتی اسدالله خان و افرادش قصد آزار گلنار می رود و او را به فرهاد می سپارد. هیولا پس از كشتن اسدالله با گلوله ی افراد او را از پا در می آید.