سفر سنگ

۱۳۵۶ |۱۰۶ دقیقه | 6.1
اضافه به لیست تماشا
تماشای فیلم
هنگامی که زیرنویس جدیدی اضافه شد، به من اطلاع دهید
Start Watching For Free Watch for free
without subtitles.
گزارش یک مشکل
ارباب روستا، سالهاست که مالک تنها آسیاب آبادی است و مردم را استثمار می کند. او در ضمن از ساخته شدن آسیابی که بتواند منافع مردم را تأمین کند ... جلوگیری می کند. سنگ عظیمی را برای آسیاب مدتهاست مردم روستا تراشیده اند و آماده کرده اند، اما برای حملش ایادی ارباب همیشه مانع شده اند. بالاخره یک کولی به روستا می آید. ورود کولی به روستا احساسات فرو خفته ی مردم را بیدار می کند. ولی اکثریت جرأت همراهی با او را ندارند و بی تفاوت با سخنانش روبرو می شوند. کولی با اینکه طرفیتی در ماجرا ندارد بالاخره موفق می شود چند تن، از جمله یک آهنگر را تهییج کند تا برای آوردن سنگ بروند. بالاخره با زحمت بسیار و رفع و رجوع توطئه چینی های ارباب، من جمله فرستادن جاسوس به میان گروه آنان،‌ سنگ به روستا آورده می شود و خود سنگ خانه ظلم ارباب را بر سرش ویران می کند
محمود، مهندس کامپیوتر و جانباز شیمیایی است و مبتلا به سرطان و با این که به همسرش نغمه علاقه زیادی دارد، اما به خاطر بیماری اش و با آگاهی به این که مدت زیادی زنده نخواهد ماند، از نغمه می خواهد تا از هم جدا شوند و به همین منظور خیلی جدی پیگیر انجام مراحل طلاق میشود. یک روز در دادسرا، اتفاقاً شیوا را می بیند که بار دیگر از او تشکر می کند و به یادش می آورد که یک شب ضمن درگیری با دو موتورسوار کیف قاپ به او کمک کرده بود. شیوا که در حال تحقیق درباره ی عشق های اساطیری است، در دادسراها دنبال سوژه میگردد و زمانی که به طور اتفاقی پی میبرد که نغمه همسر محمود در واقع استاد دانشگاه ادبیات است، رابطه اش با آن دو صمیمی تر می شود. وقتی شیوا زندگی محمود و نغمه را از نزدیک میبیند، متوجه علاقه عمیق آن دو به یکدیگر می شود. روزهای بعد به تدریج حال محمود بد می شود و در این حال نغمه و شیوا به طور جدی سعی دارند، به هر طریق ممکن او را کمک کنند. وقتی بیمارستان از پذیرش مجدد محمود خودداری می نماید، او روزهای پایان عمرش را در خانه سپری میکند و یک روز که نغمه در خانه نیست، محمود وصیت نامه خود را می نویسد و راهی شمال می شود. نغمه که نمیداند محمود کجاست از شیوا کمک می خواهد. آن دو از شواهد حدس میزنند که محمود راهی شمال شده است. به تعقیبش می روند، امّا در میانه راه، محمود را در دشتی سرسبز می بینند که جان سپرده است.
بیشتر
بازیگران
خلاصه داستان
درباره سفر سنگ
ارباب روستا، سالهاست که مالک تنها آسیاب آبادی است و مردم را استثمار می کند. او در ضمن از ساخته شدن آسیابی که بتواند منافع مردم را تأمین کند جلوگیری می کند. سنگ عظیمی را برای آسیاب مدتهاست مردم روستا تراشیده اند و آماده کرده اند، اما برای حملش ایادی ارباب همیشه مانع شده اند. بالاخره یک کولی به روستا می آید. ورود کولی به روستا احساسات فرو خفته ی مردم را بیدار می کند. ولی اکثریت جرأت همراهی با او را ندارند و بی تفاوت با سخنانش روبرو می شوند. کولی با اینکه طرفیتی در ماجرا ندارد بالاخره موفق می شود چند تن، از جمله یک آهنگر را تهییج کند تا برای آوردن سنگ بروند. بالاخره با زحمت بسیار و رفع و رجوع توطئه چینی های ارباب، من جمله فرستادن جاسوس به میان گروه آنان،‌ سنگ به روستا آورده می شود و خود سنگ خانه ظلم ارباب را بر سرش ویران می کند
محمود، مهندس کامپیوتر و جانباز شیمیایی است و مبتلا به سرطان و با این که به همسرش نغمه علاقه زیادی دارد، اما به خاطر بیماری اش و با آگاهی به این که مدت زیادی زنده نخواهد ماند، از نغمه می خواهد تا از هم جدا شوند و به همین منظور خیلی جدی پیگیر انجام مراحل طلاق میشود. یک روز در دادسرا، اتفاقاً شیوا را می بیند که بار دیگر از او تشکر می کند و به یادش می آورد که یک شب ضمن درگیری با دو موتورسوار کیف قاپ به او کمک کرده بود. شیوا که در حال تحقیق درباره ی عشق های اساطیری است، در دادسراها دنبال سوژه میگردد و زمانی که به طور اتفاقی پی میبرد که نغمه همسر محمود در واقع استاد دانشگاه ادبیات است، رابطه اش با آن دو صمیمی تر می شود. وقتی شیوا زندگی محمود و نغمه را از نزدیک میبیند، متوجه علاقه عمیق آن دو به یکدیگر می شود. روزهای بعد به تدریج حال محمود بد می شود و در این حال نغمه و شیوا به طور جدی سعی دارند، به هر طریق ممکن او را کمک کنند. وقتی بیمارستان از پذیرش مجدد محمود خودداری می نماید، او روزهای پایان عمرش را در خانه سپری میکند و یک روز که نغمه در خانه نیست، محمود وصیت نامه خود را می نویسد و راهی شمال می شود. نغمه که نمیداند محمود کجاست از شیوا کمک می خواهد. آن دو از شواهد حدس میزنند که محمود راهی شمال شده است. به تعقیبش می روند، امّا در میانه راه، محمود را در دشتی سرسبز می بینند که جان سپرده است.
Watch With Subtitles