سال ها پیش مادر مریم به عنوان «خون بس» به قبیله ی رقیب در لرستان واگذار شده است . مریم فرزند مادری «خون بها» است که هیچ کدام از مردان ایل از ترس
... کریم خان به خواستگاری او نمی روند ، تا اینکه سید عیسی مریم را به عقد خود در آورد و دشمنی خان را نسبت به خود بر می انگیزد ، خان به عنوان «خون بها» مریم را طلب می کند. سید عیسی برای جلوگیری از خون ریزی همراه همسر و مادر و برادر کوچکش کوچ می کند؛ اما خان و افرادش به کمک یک راهنمای محلی به تعقیب آن ها می پردازند، و پس از کشتن مادر و برادر سید عیسی زن و شوهر را به محاصره می گیرند. کریم خان، پس از زایمان مریم ، او و شوهرش را در خواب از پا در می آورد و راهنما، پس از کشتن کریم خان ، همراه با نوزاد سید عیسی از منطقه دور می شود.داستان دربارہ میراث شوم حکومت های فئودالی قدیم است ، خان قبیله طالب "مریم" نامزد " عیسی " است. اما عیسی با سرپیچی از فرمان خان با خانواده خود و مریم فرار می کنند و طی چند برخورد خان برادر و مادر عیسی را عیسی ، مریم را به اتفاق فرزندشان که در محاصره افراد خان بدنیا آمده از میان می برد ۔عیسی مریم را به اتفاق فرزندشان که در محاصره ی افراد خان به دنیا امده بود به متولی امامزاده ای میسپرد و در یک نزاع خان را مجروح میسازد. خان به کمک یک ردیاب عیسی و مریم را می یابد و به گلوله میبندد و خود نیز کشته می شود و ردیاب بچه را که تنها بازمانده آن دوست، با خود می برد.
بیشتر
عضویت رایگان
هزاران فیلم و سریال تلویزیونی را رایگان تماشا کنید
سال ها پیش مادر مریم به عنوان «خون بس» به قبیله ی رقیب در لرستان واگذار شده است . مریم فرزند مادری «خون بها» است که هیچ کدام از مردان ایل از ترس کریم خان به خواستگاری او نمی روند ، تا اینکه سید عیسی مریم را به عقد خود در آورد و دشمنی خان را نسبت به خود بر می انگیزد ، خان به عنوان «خون بها» مریم را طلب می کند. سید عیسی برای جلوگیری از خون ریزی همراه همسر و مادر و برادر کوچکش کوچ می کند؛ اما خان و افرادش به کمک یک راهنمای محلی به تعقیب آن ها می پردازند، و پس از کشتن مادر و برادر سید عیسی زن و شوهر را به محاصره می گیرند. کریم خان، پس از زایمان مریم ، او و شوهرش را در خواب از پا در می آورد و راهنما، پس از کشتن کریم خان ، همراه با نوزاد سید عیسی از منطقه دور می شود.
داستان دربارہ میراث شوم حکومت های فئودالی قدیم است ، خان قبیله طالب "مریم" نامزد " عیسی " است. اما عیسی با سرپیچی از فرمان خان با خانواده خود و مریم فرار می کنند و طی چند برخورد خان برادر و مادر عیسی را عیسی ، مریم را به اتفاق فرزندشان که در محاصره افراد خان بدنیا آمده از میان می برد ۔عیسی مریم را به اتفاق فرزندشان که در محاصره ی افراد خان به دنیا امده بود به متولی امامزاده ای میسپرد و در یک نزاع خان را مجروح میسازد. خان به کمک یک ردیاب عیسی و مریم را می یابد و به گلوله میبندد و خود نیز کشته می شود و ردیاب بچه را که تنها بازمانده آن دوست، با خود می برد.