یک روز از مینا خبری نمی شود. شیرین به همراه مادر مینا، پیگیر غیبت طولانی وی می شوند و نهایتاً موضوع ناپدید شدن او را به مأموران انتظامی خبر می
... دهند و پیگیریهای ایشان منتهی به یافتن جسد مینا در تپه های اطراف شهر می شود. شیرین که مترصد چگونگی وقوع قتل دوستش است از طریق اداره آگاهی مطلع می شود که قتل مینا شبیه چهار جنایت دیگری است که پیش از این صورت گرفته است و مینا پنجمین قربانی زنجیره ای قاتلی است که قربانیان خود را از میان زنان چشم آبی انتخاب می کند. علاوه بر پیگیری های مصرانه اداره آگاهی، شیرین هم تصمیم میگیرد تا راسا وارد عمل شده و قاتل دوستش را پیدا کند. طرح شیرین این است که به عنوان طعمه وارد ماجرا شود، لذا در حالی که به چشم های خود لنز آبی زده، شب ها در خیابانها پرسه میزند و حتی دوبار هم در پارکی همراه با معتادان و زنان فاسد دستگیر میشود، معهذا او همچنان به تلاش خود ادامه میدهد.
فرهاد، جوانی که به شیرین علاقمند است، همه جا او را تعقیب کرده و مراقب اوست. جست و جوهای شیرین سرانجام نتیجه می دهد. وقتی او سوار اتومبیل آقا رحمت آبدارچی شرکت - که شیرین و مینا از کارمندانش بودند - می شود، فرهاد نیز آنها را تعقیب می کند. کمی بعد شیرین درمی یابد که آقا رحمت، در واقع یک قاتل روانی است که سالها پیش، که همسر چشم آبی اش را به اتهام خیانت کشته، هرازگاهی، با دیدن زنی چشم آبی، جنایات خود را تکرار می کند. وقتی رحمت به شیرین حمله می کند با فرهاد روبه رو می شود و در حین گلاویز شدن با کارد او را زخمی می کند و شیرین را تعقیب میکند که در نهایت توسط شیرین با کارد به قتل میرسد.شیرین قوامی و مینا ایرانی دو دختر دانشجو هستند كه برای پایان نامه تحصیلی خود درباره آسیب های اجتماعی در تهران بزرگ، گزارشی مصور و جسارت آمیز تهیه كرده اند. در همین زمان، ناشناسی دختران چشم آبی را شكار كرده و به قتل می رساند.
بیشتر
عضویت رایگان
هزاران فیلم و سریال تلویزیونی را رایگان تماشا کنید
یک روز از مینا خبری نمی شود. شیرین به همراه مادر مینا، پیگیر غیبت طولانی وی می شوند و نهایتاً موضوع ناپدید شدن او را به مأموران انتظامی خبر می دهند و پیگیریهای ایشان منتهی به یافتن جسد مینا در تپه های اطراف شهر می شود. شیرین که مترصد چگونگی وقوع قتل دوستش است از طریق اداره آگاهی مطلع می شود که قتل مینا شبیه چهار جنایت دیگری است که پیش از این صورت گرفته است و مینا پنجمین قربانی زنجیره ای قاتلی است که قربانیان خود را از میان زنان چشم آبی انتخاب می کند. علاوه بر پیگیری های مصرانه اداره آگاهی، شیرین هم تصمیم میگیرد تا راسا وارد عمل شده و قاتل دوستش را پیدا کند. طرح شیرین این است که به عنوان طعمه وارد ماجرا شود، لذا در حالی که به چشم های خود لنز آبی زده، شب ها در خیابانها پرسه میزند و حتی دوبار هم در پارکی همراه با معتادان و زنان فاسد دستگیر میشود، معهذا او همچنان به تلاش خود ادامه میدهد.<br />
فرهاد، جوانی که به شیرین علاقمند است، همه جا او را تعقیب کرده و مراقب اوست. جست و جوهای شیرین سرانجام نتیجه می دهد. وقتی او سوار اتومبیل آقا رحمت آبدارچی شرکت - که شیرین و مینا از کارمندانش بودند - می شود، فرهاد نیز آنها را تعقیب می کند. کمی بعد شیرین درمی یابد که آقا رحمت، در واقع یک قاتل روانی است که سالها پیش، که همسر چشم آبی اش را به اتهام خیانت کشته، هرازگاهی، با دیدن زنی چشم آبی، جنایات خود را تکرار می کند. وقتی رحمت به شیرین حمله می کند با فرهاد روبه رو می شود و در حین گلاویز شدن با کارد او را زخمی می کند و شیرین را تعقیب میکند که در نهایت توسط شیرین با کارد به قتل میرسد.
شیرین قوامی و مینا ایرانی دو دختر دانشجو هستند كه برای پایان نامه تحصیلی خود درباره آسیب های اجتماعی در تهران بزرگ، گزارشی مصور و جسارت آمیز تهیه كرده اند. در همین زمان، ناشناسی دختران چشم آبی را شكار كرده و به قتل می رساند.
