«رضا » با موتورش مسافرکشی می کند و آشنایی او با «لیلا» که معلم مدرسه ی روستایی نزدیک تهران به نام «گلوده» است، موجب می شود تا دنیای تازه ای را
... تجربه کند، او همه ی اوقاتش را صرف می کند تا حتماً بتواند «لیلا»یش را از خانه تا محل کار و برعکس همراهی کند... یک روز خانم معلم نمی آید اما »رضا» همان راه همیشگی تا کلوده می رود با این امید که باز هم لیلا مسافرش باشد و این اتفاق نمی افتد و «رضا» در می یابد که «لیلا» ازدواج کرده است.
«رضا» که کاملاً روحیه اش را از دست داده و به شدت افسرده شده، به بیماری ناشناخته ای گرفتار می شود و وقتی همه از شفای او ناامید می شوند، او را به «امامزاده » می سپارند و رضا در سفری روحانی، روز بعدش شفا پیدا کرده و از آن پس خود را وقف امامزاده می کند... «لیلا» که از همسرش -به جهت اینکه نمی تواند برایش بچه ای به دنیا بیاورد - جدا شده، یک روز با «رضا» روبرو می شود و با این که امکان پیوند آن دو وجود دارد، اما «رضا» حالا به دنبال لیلی دیگری است...رضا پسر جوانی ست که با موتور مسافرکشی میکند. او با معلم جدید روستا، لیلا آشنا میشود و کم کم دلباخته او می گردد و احوالاتش طوری تغییر میکند که مادرش او را برای شفا به امامزاده می برد.
بیشتر
عضویت رایگان
هزاران فیلم و سریال تلویزیونی را رایگان تماشا کنید
«رضا » با موتورش مسافرکشی می کند و آشنایی او با «لیلا» که معلم مدرسه ی روستایی نزدیک تهران به نام «گلوده» است، موجب می شود تا دنیای تازه ای را تجربه کند، او همه ی اوقاتش را صرف می کند تا حتماً بتواند «لیلا»یش را از خانه تا محل کار و برعکس همراهی کند... یک روز خانم معلم نمی آید اما »رضا» همان راه همیشگی تا کلوده می رود با این امید که باز هم لیلا مسافرش باشد و این اتفاق نمی افتد و «رضا» در می یابد که «لیلا» ازدواج کرده است.<br />
«رضا» که کاملاً روحیه اش را از دست داده و به شدت افسرده شده، به بیماری ناشناخته ای گرفتار می شود و وقتی همه از شفای او ناامید می شوند، او را به «امامزاده » می سپارند و رضا در سفری روحانی، روز بعدش شفا پیدا کرده و از آن پس خود را وقف امامزاده می کند... «لیلا» که از همسرش -به جهت اینکه نمی تواند برایش بچه ای به دنیا بیاورد - جدا شده، یک روز با «رضا» روبرو می شود و با این که امکان پیوند آن دو وجود دارد، اما «رضا» حالا به دنبال لیلی دیگری است...
رضا پسر جوانی ست که با موتور مسافرکشی میکند. او با معلم جدید روستا، لیلا آشنا میشود و کم کم دلباخته او می گردد و احوالاتش طوری تغییر میکند که مادرش او را برای شفا به امامزاده می برد.