آتش به سر با پهلوان بابا شریک است. نوکر آتش به سر خبر می آورد که عبدالله خان، بزرگ خاندان آتش به سر، در بستر بیماری است، و آتش به سر با همسرش،
... دخترش پروین و پسرش افراسیاب به بالین عبدالله خان می روند. عبدالله خان ثروتش را در اختیار وکیلش تقی پور می گذارد تا پس از مرگش به تشخیص خود به یکی از اعضای خانواده واگذار کند. منوچهر، که در رشته ی مهندسی تحصیل می کند، به پروین علاقمند است، اما آتش به سر با ازدواج دخترش با جوان های امروزی مخالف است. زن و فرزند آتش به سر وقتی که او آقای سخاوت، از تجار سرشناس، را به منزلش دعوت کرده است با تغییر مبلمان خانه وانمود می کنند که آتش به سر تاجر خسیس و مفلسی است، و به این ترتیب او به ازدواج پروین و منوچهر رضایت می دهد. مدتی بعد پهلوان بابا سرقفلی حجره شان را می فروشد و وقتی قصد دارد با پول ها بگریزد آتش به سر و افراسیاب و منوچهر او را تحویل پلیس می دهند. پس از این وکیل عبدالله خان خبر می آورد که ثروت عمومی خانواده به افراسیاب رسیده استمرد سالخورده ای که دخترش خواستگاران زیادی دارد شرط ازدواج با او را پیدا شدن دختر دیگرش تعیین می کند . او که دچار بیماری مرموزی است با دیدن دختر گمشده اش، دچار شوک شده و بیماری اش بهبود می یابد.
بیشتر
عضویت رایگان
هزاران فیلم و سریال تلویزیونی را رایگان تماشا کنید
آتش به سر با پهلوان بابا شریک است. نوکر آتش به سر خبر می آورد که عبدالله خان، بزرگ خاندان آتش به سر، در بستر بیماری است، و آتش به سر با همسرش، دخترش پروین و پسرش افراسیاب به بالین عبدالله خان می روند. عبدالله خان ثروتش را در اختیار وکیلش تقی پور می گذارد تا پس از مرگش به تشخیص خود به یکی از اعضای خانواده واگذار کند. منوچهر، که در رشته ی مهندسی تحصیل می کند، به پروین علاقمند است، اما آتش به سر با ازدواج دخترش با جوان های امروزی مخالف است. زن و فرزند آتش به سر وقتی که او آقای سخاوت، از تجار سرشناس، را به منزلش دعوت کرده است با تغییر مبلمان خانه وانمود می کنند که آتش به سر تاجر خسیس و مفلسی است، و به این ترتیب او به ازدواج پروین و منوچهر رضایت می دهد. مدتی بعد پهلوان بابا سرقفلی حجره شان را می فروشد و وقتی قصد دارد با پول ها بگریزد آتش به سر و افراسیاب و منوچهر او را تحویل پلیس می دهند. پس از این وکیل عبدالله خان خبر می آورد که ثروت عمومی خانواده به افراسیاب رسیده است
مرد سالخورده ای که دخترش خواستگاران زیادی دارد شرط ازدواج با او را پیدا شدن دختر دیگرش تعیین می کند . او که دچار بیماری مرموزی است با دیدن دختر گمشده اش، دچار شوک شده و بیماری اش بهبود می یابد.