سیاوش با همسرش شقایق و دختر خردسالشان،طوطیا زندگی ساده، آرام و بدون دغدغه ای دارند تا اينکه شقایق که آرشیتکت است تصمیم میگیرد تا مدیرعامل
... شرکتی باشد که همه ی اعضایش را زنان و بیشتر از دوستانش تشکیل میدهند سیاوش که در حال نگارش پایان نامه دکترای روانشناسی خود است، در این مرحله با شقایق دچار مشکل می شود، چرا که شقایق بیشتر اوقاتش را وقف شرکت و کار کرده و نسبت به او و طوطیا بی توجه شده است.شقایق که سخت در کارش غرق شده، معتقد است شوهرش او را درک نمی کند و کمی بعد، به طور جدی باورش اين می شود که سیاوش مدام از سر حسادت اورا تحقیر میکند
به زودی اختلاف فی مابین جدی می شود و وقتی سیاوش، تصمیم میگیرد تا از او جدا شود، شقایق بدون درنگ با تقاضای طلاق او موافقت میکند و وساطت های دوستان و همکاران نیز به جایی نمیرسد... سیاوش طوطیا را نزد خود نگه میدارد و روزی، هنگامی که سیاوش برای عیادت بیمارانش، به آسایشگاه روانی رفته، طوطيا خود را ازپشت بام خانه پایین میاندازد و براثر این حادثه، یک دستش از کار میافتد... این حادثه تلخ، سرانجام شقایق را به خود آورده و قبول میکند که بی توجهی اش به خانواده، اشتباه بوده و پشیمان از رفتار خود به سوی سیاوش و طوطیا بازمیگردد.جلسه خانمها در تعاونی مستقل بانوان تشکیل شده و شقایق مدیرعامل این تعاونی برای ساخت یک مجتمع پزشکی تخصصی کودکان احتیاج به پول بیشتری پیدا می کند. همسر شقایق، سیاوش، امتحان دوره تخصصی دکترا را در پیش دارد، اما شقایق کارهای خانه را بر عهده او می گذارد. سیاوش اعتراض می کند، اما شقایق فکر می کند ...
بیشتر
عضویت رایگان
هزاران فیلم و سریال تلویزیونی را رایگان تماشا کنید
سیاوش با همسرش شقایق و دختر خردسالشان،طوطیا زندگی ساده، آرام و بدون دغدغه ای دارند تا اينکه شقایق که آرشیتکت است تصمیم میگیرد تا مدیرعامل شرکتی باشد که همه ی اعضایش را زنان و بیشتر از دوستانش تشکیل میدهند سیاوش که در حال نگارش پایان نامه دکترای روانشناسی خود است، در این مرحله با شقایق دچار مشکل می شود، چرا که شقایق بیشتر اوقاتش را وقف شرکت و کار کرده و نسبت به او و طوطیا بی توجه شده است.شقایق که سخت در کارش غرق شده، معتقد است شوهرش او را درک نمی کند و کمی بعد، به طور جدی باورش اين می شود که سیاوش مدام از سر حسادت اورا تحقیر میکند <br />
به زودی اختلاف فی مابین جدی می شود و وقتی سیاوش، تصمیم میگیرد تا از او جدا شود، شقایق بدون درنگ با تقاضای طلاق او موافقت میکند و وساطت های دوستان و همکاران نیز به جایی نمیرسد... سیاوش طوطیا را نزد خود نگه میدارد و روزی، هنگامی که سیاوش برای عیادت بیمارانش، به آسایشگاه روانی رفته، طوطيا خود را ازپشت بام خانه پایین میاندازد و براثر این حادثه، یک دستش از کار میافتد... این حادثه تلخ، سرانجام شقایق را به خود آورده و قبول میکند که بی توجهی اش به خانواده، اشتباه بوده و پشیمان از رفتار خود به سوی سیاوش و طوطیا بازمیگردد.
جلسه خانمها در تعاونی مستقل بانوان تشکیل شده و شقایق مدیرعامل این تعاونی برای ساخت یک مجتمع پزشکی تخصصی کودکان احتیاج به پول بیشتری پیدا می کند. همسر شقایق، سیاوش، امتحان دوره تخصصی دکترا را در پیش دارد، اما شقایق کارهای خانه را بر عهده او می گذارد. سیاوش اعتراض می کند، اما شقایق فکر می کند ...