The movie is currently not available.
Submit a request to get notified when this movie is added to IMVBox:

تکیه بر باد

۱۳۷۶ |۸۶ دقیقه | درام , عاشقانه | 4.6
ابراهیم عسکری موسوم به «ابی» جوان آسمان جلی است که دختری به نام «مریم» را که قصد خودکشی دارد از مرگ نجات می دهد. «مریم» یتیم است و عمو و پسرعمویش ... قصد دارند ثروت موروثی او را تصاحب کنند. وقتی «ابی» از چنگ پلیس می گریزد، «مریم» عازم آبادان است تا نزد خاله اش برود. «ابی» به «مریم» ملحق می شود. آن دو پس از اطلاع از فوت خاله ی مریم به تهران بازمی گردند. «فرشته»، نامزد ابی، و دوستش «اسی» از وضع موجود دلخور هستند، و «ابی» تصمیم می گیرد آن دو و «مریم» را ترک و خود را به پلیس معرفی کند. «مریم» با ضمانت «ابی» را آزاد می کند و «فرشید» «اسی» را، که دلباخته ی «مریم» است، بر ضد «ابی» می شوراند و از او می خواهد که «ابی» را به بیابان پرت افتاده ای بکشاند. «ابی» با «فرشید» و همدستانش درگیر می شود، و «مریم» و «اسی»، که متنبه شده، برای کمک به او می شتابند. همدستان «فرشید» در مرافعه با «ابی» می گریزند و خود او موقع کش مکش با «ابی» زیر آوار جان می دهد.
سینا، جوانی جنوبی، برای یافتن یك شغل مناسب به تهران می آید و به لیلا نامزدش قول می دهد پس از آن كه كارش رونق گرفت به زادگاهش، خرمشهر بازگردد. سینا در كارخانه مرد پولداری به نام فرجامی كار می كند و به زودی به دلیل صداقت و پشتكارش پیشرفت میکند.
سینا نامزدش لیلا را با این قول که به زودی با کسب شغلی مناسب و سرمایه، نزد او بازخواهد گشت، متقاعد کرده و خرمشهر را به قصد تهران ترک و در کارخانه مرد متمولی با نام فرجامی مشغول کار می شود. صداقت و پشتکار سینا موجب می شود تا او به زودی مورد توجه فرجامی و بعد دخترش مرجان قرار گیرد. رفته رفته بین مرجان و سینا علاقه ای شکل می گیرد و آن دو به هم نزدیک میشوند. در این حال لیلا که باردار است وقتی از سینا خبری به او نمی رسد به دنبال او راهی تهران می شود. اما سینا با تلاش بسیار سعی می کند که لیلا را از مرجان پنهان نگه دارد و سپس با بردن او به یک مرکز غیرقانونی سقط جنین، به قصد برطرف کردن مشکل پیش آمده، اما توفیقی به دست نمی آورد. سینا تا پیدا کردن راهی تازه، به دروغ لیلا را مشغول میکند و به
بهانه مأموریت، اما با مرجان به شمال میرود... لیلا که دچار تردیدهایی شده، سینا را تعقیب کرده و سرانجام دروغ او را فاش می کند... طی درگیری لفظی بین سینا و لیلا روی یک قایق، لیلا به طور ناگهانی در آب می افتد، سینا سعی میکند او را نجات دهد اما تلاش او بی اثر ماند. سینا زندانی و بعد از چندی ضمن محاکمه، محکوم به مرگ می شود در حالی که واقعاً بی گناه
است...
بیشتر
بازیگران
خلاصه داستان
درباره تکیه بر باد
ابراهیم عسکری موسوم به «ابی» جوان آسمان جلی است که دختری به نام «مریم» را که قصد خودکشی دارد از مرگ نجات می دهد. «مریم» یتیم است و عمو و پسرعمویش قصد دارند ثروت موروثی او را تصاحب کنند. وقتی «ابی» از چنگ پلیس می گریزد، «مریم» عازم آبادان است تا نزد خاله اش برود. «ابی» به «مریم» ملحق می شود. آن دو پس از اطلاع از فوت خاله ی مریم به تهران بازمی گردند. «فرشته»، نامزد ابی، و دوستش «اسی» از وضع موجود دلخور هستند، و «ابی» تصمیم می گیرد آن دو و «مریم» را ترک و خود را به پلیس معرفی کند. «مریم» با ضمانت «ابی» را آزاد می کند و «فرشید» «اسی» را، که دلباخته ی «مریم» است، بر ضد «ابی» می شوراند و از او می خواهد که «ابی» را به بیابان پرت افتاده ای بکشاند. «ابی» با «فرشید» و همدستانش درگیر می شود، و «مریم» و «اسی»، که متنبه شده، برای کمک به او می شتابند. همدستان «فرشید» در مرافعه با «ابی» می گریزند و خود او موقع کش مکش با «ابی» زیر آوار جان می دهد.
سینا، جوانی جنوبی، برای یافتن یك شغل مناسب به تهران می آید و به لیلا نامزدش قول می دهد پس از آن كه كارش رونق گرفت به زادگاهش، خرمشهر بازگردد. سینا در كارخانه مرد پولداری به نام فرجامی كار می كند و به زودی به دلیل صداقت و پشتكارش پیشرفت میکند.
سینا نامزدش لیلا را با این قول که به زودی با کسب شغلی مناسب و سرمایه، نزد او بازخواهد گشت، متقاعد کرده و خرمشهر را به قصد تهران ترک و در کارخانه مرد متمولی با نام فرجامی مشغول کار می شود. صداقت و پشتکار سینا موجب می شود تا او به زودی مورد توجه فرجامی و بعد دخترش مرجان قرار گیرد. رفته رفته بین مرجان و سینا علاقه ای شکل می گیرد و آن دو به هم نزدیک میشوند. در این حال لیلا که باردار است وقتی از سینا خبری به او نمی رسد به دنبال او راهی تهران می شود. اما سینا با تلاش بسیار سعی می کند که لیلا را از مرجان پنهان نگه دارد و سپس با بردن او به یک مرکز غیرقانونی سقط جنین، به قصد برطرف کردن مشکل پیش آمده، اما توفیقی به دست نمی آورد. سینا تا پیدا کردن راهی تازه، به دروغ لیلا را مشغول میکند و به <br /> بهانه مأموریت، اما با مرجان به شمال میرود... لیلا که دچار تردیدهایی شده، سینا را تعقیب کرده و سرانجام دروغ او را فاش می کند... طی درگیری لفظی بین سینا و لیلا روی یک قایق، لیلا به طور ناگهانی در آب می افتد، سینا سعی میکند او را نجات دهد اما تلاش او بی اثر ماند. سینا زندانی و بعد از چندی ضمن محاکمه، محکوم به مرگ می شود در حالی که واقعاً بی گناه<br /> است...
Watch With Subtitles