دختری با کفش‌ های کتانی

زیرنویس‌ها: انگلیسی , آلمانی , عربی , و ۱+ مورد دیگر
۱۳۷۷ |۹۰ دقیقه | درام , عاشقانه
نیروی انتظامی دختر شانزده ساله ای به نام تداعی را با پسر جوانی به نام آیدین در پارک دستگیر می کند. در پاسگاه پدر و مادر تداعی ، از آیدین با ... شکایت می کنند و در یی شکایت، نیروی انتظامی تداعی را به پزشکی قانونی میفرستد .
تداعی که از نحوه رفتار والدینش دلگیر شده ، روز بعد، از رفتن به مدرسه خودداری کرده و در خیابانها پرسه میزند و بعد از فروش طلاهایش با آیدین تماس میگیرد تا باهم فرار کنند. امّا آیدین با پدرش بیرون از شهر رفته و تأ شب هم برنمیگردد. تداعی با دوستان و معلم سابق خود تماس میگیرد تا از آنها راهنمایی بخواهد، اما آنها هیچ یک موقعیت او را درک نمیکنند.
تداعی با مرد میانه سالی در خیابان آشنا میشود و او به نصیحت تداعی میپردازد، اما خودش به تداعی سونیت دارد. بعد از این اتفاق ، تداعی سرخورده و پریشان با زن کولی به نام مهیاره و پسرش آشنا می شود و با آنها به خانه شان در یک حلبی آباد می رود، در آنجا، چند مرد قصد تعرض به او را میکنند، امّا مهیاره و پسرش او را از مهلکه نجات میدهند...
مهیاره برای کمک به تداعی ، از آشنایش یوسف میخواهد تا به هر ترتیب، آیدین را به پارک بیاورد. یوسف این کار را می کند، اما رفتار او بعد از نصیحتهای پدرش نسبت به گذشته، به کلی با تداعی تغییر کرده و تأکید میکند که دیگر قصد ازدواج با تداعی را ندارد...
تداعی، سرخورده آیدین را ترک کرده و به خانه باز میگردد...
زنی در مواجهه با یك اتفاق بزرگ در زندگی اش، در دو راهه تصمیم قرار می گیرد، او یا باید مطابق عرف دست به انتخاب بزند و یا...
بیشتر
بازیگران
خلاصه داستان
درباره دختری با کفش‌ های کتانی
نیروی انتظامی دختر شانزده ساله ای به نام تداعی را با پسر جوانی به نام آیدین در پارک دستگیر می کند. در پاسگاه پدر و مادر تداعی ، از آیدین با شکایت می کنند و در یی شکایت، نیروی انتظامی تداعی را به پزشکی قانونی میفرستد .<br /> تداعی که از نحوه رفتار والدینش دلگیر شده ، روز بعد، از رفتن به مدرسه خودداری کرده و در خیابانها پرسه میزند و بعد از فروش طلاهایش با آیدین تماس میگیرد تا باهم فرار کنند. امّا آیدین با پدرش بیرون از شهر رفته و تأ شب هم برنمیگردد. تداعی با دوستان و معلم سابق خود تماس میگیرد تا از آنها راهنمایی بخواهد، اما آنها هیچ یک موقعیت او را درک نمیکنند. <br /> تداعی با مرد میانه سالی در خیابان آشنا میشود و او به نصیحت تداعی میپردازد، اما خودش به تداعی سونیت دارد. بعد از این اتفاق ، تداعی سرخورده و پریشان با زن کولی به نام مهیاره و پسرش آشنا می شود و با آنها به خانه شان در یک حلبی آباد می رود، در آنجا، چند مرد قصد تعرض به او را میکنند، امّا مهیاره و پسرش او را از مهلکه نجات میدهند...<br /> مهیاره برای کمک به تداعی ، از آشنایش یوسف میخواهد تا به هر ترتیب، آیدین را به پارک بیاورد. یوسف این کار را می کند، اما رفتار او بعد از نصیحتهای پدرش نسبت به گذشته، به کلی با تداعی تغییر کرده و تأکید میکند که دیگر قصد ازدواج با تداعی را ندارد...<br /> تداعی، سرخورده آیدین را ترک کرده و به خانه باز میگردد...
زنی در مواجهه با یك اتفاق بزرگ در زندگی اش، در دو راهه تصمیم قرار می گیرد، او یا باید مطابق عرف دست به انتخاب بزند و یا...
Watch With Subtitles