نوک برج

زیرنویس‌ها: انگلیسی , آلمانی , عربی
۱۳۸۳ |۷۷ دقیقه | کمدی , عاشقانه | 4
«رضوانی» رئیس تعاونی مسکن، از سوی سرمایه گذاران تعاونی تحت فشار قرار گرفته تا «فرید صدری» مهندس ناظر و پیمانکار ساخت برج های بلندمرتبه این ... تعاونی را به جهت آن که نتوانسته در موعد تعیین شده، برج را حاضر کند، کنار گذارده و شخص دیگری را که بتواند، سریعتر این کار را انجام دهد جایگزین سازد...
در همین حال رضوانی، درگیر کج خلقی و بداخلاقی های دکتر لیلا سرپرست خواهرش «شیما»ست که مورد علاقه پسرش «امیر» می باشد و چهار بار مراجعه آن ها برای خواستگاری «شیما» با مخالفت سرسختانه او مواجه شده است...
«رضوانی» که علیرغم میلش، به خاطر فشارهای سرمایه گذاران، در تنگا و اجبار انتخاب فرد دیگری است با اعتراض «امیر» که رابطه دوستانه ای با فرید دارد - مواجه می شود. امیر به فرید معتقد است و با شدت از او حمایت می کند...
رضوانی که دل پری از امیر دارد مقابل جمعی که در دفتر حضور دارند برخوردی تند و تحقیرآمیز با امیر می کند و بحث به ازدواج امیر و شیما هم کشیده شده، رضوانی می گوید دیگر او هیچ اقدامی در جهت این ازدواج انجام نخواهد داد. امیر که تحقیر شده است و آینده عشق خود را نیز از دست رفته می داند بالای یکی از برج ها رفته و تصمیم می گیرد تا خودش را پرت کند اما بقیه از راه می رسند و تلاش برای منصرف کردن او شروع می شود...
رضوانی از فرید می خواهد تا مانع تصمیم پسرش شود. امیر مهلتی پنج روزه تعیین کرده و اعلام می کند که در این مدت بالای برج می ماند و اگر در این فاصله فرید بتواند رضایت لیلا را بگیرد، او پایین خواهد آمد و الا خودش را از برج به پایین پرت میکند...
اخراج فرید فراموش می شود و او ناخواسته در شرایطی قرار می گیرد که مجبور است به خواهر سختگیر شیما نزدیک شود و او را متقاعد کند که با ازدواج شیما و امیر موافقت نماید و این شروع ماجراهای پی در پی و متوالی دیدارش با خانم دکتر است... رفته رفته فرید بدون این که خودش متوجه باشد به خانم دکتر علاقه مند می شود و در سیر علاقه اش به لیلا، موضوع امیر و شیما تحت الشعاع قرار میگیرد! در آخرین روزها از مهلت باقی مانده خانم دکتر متوجه این علاقه می شود اما روحیه سختگیرانه اش باعث می شود که فرید را از خود براند...
خانم دکتر لیلا در تنهایی می فهمد که او نیز دلبسته فرید شده است و فرید باعث شده که بهتر و بیشتر، اطرافیان و آدم های دور و برش را ببیند و ارتباط بهتری با آنها برقرار کند. لذا لیلا به جست و جوی فرید می رود و در پایان مهلت پنج روزه، در شرایطی که امیر از بالای برج پایین آمده است. این فرید و لیلا هستند که گم شده خود را پیدا کرده و باهم ازدواج می کنند. اما کماکان وضعیت امیر و شیما نامعلوم است ! هرچند که به نظر می رسد شرایط سختگیرانه دو خانواده در مورد آن ها کمتر شده است و سرمایه گذاران نیز در غیاب فرید، که نحوه کار بساز بفروش طماع را دیده اند، علاقه مند هستند تا همچنان فرید، کار ساخت و ساز برج ها را به انتها برساند.
بیشتر
بازیگران
خلاصه داستان
درباره نوک برج
«رضوانی» رئیس تعاونی مسکن، از سوی سرمایه گذاران تعاونی تحت فشار قرار گرفته تا «فرید صدری» مهندس ناظر و پیمانکار ساخت برج های بلندمرتبه این تعاونی را به جهت آن که نتوانسته در موعد تعیین شده، برج را حاضر کند، کنار گذارده و شخص دیگری را که بتواند، سریعتر این کار را انجام دهد جایگزین سازد... <br /> در همین حال رضوانی، درگیر کج خلقی و بداخلاقی های دکتر لیلا سرپرست خواهرش «شیما»ست که مورد علاقه پسرش «امیر» می باشد و چهار بار مراجعه آن ها برای خواستگاری «شیما» با مخالفت سرسختانه او مواجه شده است... <br /> «رضوانی» که علیرغم میلش، به خاطر فشارهای سرمایه گذاران، در تنگا و اجبار انتخاب فرد دیگری است با اعتراض «امیر» که رابطه دوستانه ای با فرید دارد - مواجه می شود. امیر به فرید معتقد است و با شدت از او حمایت می کند... <br /> رضوانی که دل پری از امیر دارد مقابل جمعی که در دفتر حضور دارند برخوردی تند و تحقیرآمیز با امیر می کند و بحث به ازدواج امیر و شیما هم کشیده شده، رضوانی می گوید دیگر او هیچ اقدامی در جهت این ازدواج انجام نخواهد داد. امیر که تحقیر شده است و آینده عشق خود را نیز از دست رفته می داند بالای یکی از برج ها رفته و تصمیم می گیرد تا خودش را پرت کند اما بقیه از راه می رسند و تلاش برای منصرف کردن او شروع می شود... <br /> رضوانی از فرید می خواهد تا مانع تصمیم پسرش شود. امیر مهلتی پنج روزه تعیین کرده و اعلام می کند که در این مدت بالای برج می ماند و اگر در این فاصله فرید بتواند رضایت لیلا را بگیرد، او پایین خواهد آمد و الا خودش را از برج به پایین پرت میکند... <br /> اخراج فرید فراموش می شود و او ناخواسته در شرایطی قرار می گیرد که مجبور است به خواهر سختگیر شیما نزدیک شود و او را متقاعد کند که با ازدواج شیما و امیر موافقت نماید و این شروع ماجراهای پی در پی و متوالی دیدارش با خانم دکتر است... رفته رفته فرید بدون این که خودش متوجه باشد به خانم دکتر علاقه مند می شود و در سیر علاقه اش به لیلا، موضوع امیر و شیما تحت الشعاع قرار میگیرد! در آخرین روزها از مهلت باقی مانده خانم دکتر متوجه این علاقه می شود اما روحیه سختگیرانه اش باعث می شود که فرید را از خود براند... <br /> خانم دکتر لیلا در تنهایی می فهمد که او نیز دلبسته فرید شده است و فرید باعث شده که بهتر و بیشتر، اطرافیان و آدم های دور و برش را ببیند و ارتباط بهتری با آنها برقرار کند. لذا لیلا به جست و جوی فرید می رود و در پایان مهلت پنج روزه، در شرایطی که امیر از بالای برج پایین آمده است. این فرید و لیلا هستند که گم شده خود را پیدا کرده و باهم ازدواج می کنند. اما کماکان وضعیت امیر و شیما نامعلوم است ! هرچند که به نظر می رسد شرایط سختگیرانه دو خانواده در مورد آن ها کمتر شده است و سرمایه گذاران نیز در غیاب فرید، که نحوه کار بساز بفروش طماع را دیده اند، علاقه مند هستند تا همچنان فرید، کار ساخت و ساز برج ها را به انتها برساند.
Watch With Subtitles